نگاه گذرا بر عوامل موثر بر خشونت علیه زنان

نگاه گذرا بر عوامل موثر بر خشونت علیه زنان

Posted on Feb 26 2020

← Back to Blogs

نگاه گذرا برعوامل موثر بر خشونت علیه زنان

سمیه احمدی1*

1دانشجوی کارشناسی ارشد  مشاوره خانواده، دانشگاه تهران، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، تهران، ایران

چکیده

زمینه: خشونت علیه زنان در کل دنیا به عنوان یک موضوع مهم تلقی می‌شود چرا که موجب آسیب‌های جسمانی و روانی شدیدی در فرد مورد خشونت قرار گرفته ایجاد می کند که در این رابطه زنان بیش از مردان مورد خشونت قرار می‌گیرند. هدف: بنابراین هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر خشونت علیه زنان در ایران و افغانستان بود.

 روش: برای بررسی عوامل خشونت علیه زنان 18 مقاله که به بررسی عوامل و زمینه‌های موثر بر خشونت علیه زنان پرداخته بودند با جستجو بر اساس کلیدواژه‌های مرتبط (خشونت، خشونت فیزیکی، خشونت جنسی، خشونت اقتصادی، خشونت عاطفی، خشونت کلامی) انجام شد. این مطالعات بین سال‌های 1396-1383 به دو صورت کیفی و کمی در ولایت‌های کشور ایران و یک مطالعه که به بررسی این عوامل در افغانستان انجام شده است پرداخته.

 نتایج: مطالعات نشان میدهد که خشونت را می‌توان بر اساس نوع به فیزیکی، جنسی، اقتصادی، عاطفی، کلامی و سایر موارد تقسیم بندی کرد و عوامل زمینه ساز این خشونت‌ها را به عوامل فردی  (برای مثال مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر، نگرش منفی مردان نسبت به زنان، بیماری‌های روانی و جسمانی زن، داشتن سابقه کیفری و اختلالات روانی مرد، سن پایین زمان ازدواج، فاصله سنی زیاد بین زوجین، تحصیلات پایین زن و مرد، درآمد کم و شغل، قربانی خشونت در کودکی، داشتن خانواده نامناسب، نادیده گرفتن دیدگاه‌های زن، برخورد با زن به عنوان یک موجود حقیر، نادان و مسخره نمودن زن، مکان تولد، آشنایی قبل از ازدواج و انواع ازدواج.

 عوامل خانوادگی: دخالت اطرافیان، تعدد زوجات مرد، تعدد ازدواج‌های زن و مرد، تضاد بین علایق زن و مرد، عدم رضایت زناشویی، اقتدار مرد در خانه، چگونگی همسرگزینی، تعداد فرزندان بیشتر.

عوامل اجتماعی که در ارتباط با محیط و طبقه اجتماعی هستند: (فقر، ناکامی در زندگی، بیکاری و مسکن نامناسب) اشاره کرد. به نظر می رسد که با افزایش توانایی‌های فردی و خانوادگی تا حدود زیادی می‌توان به کاهش خشونت علیه زنان کمک کرد، به علاوه کمک به توانمند شدن افراد در شاغل شدن و تامین نیازهای اساسی می تواند بر کاهش این خشونت‌ها تاثیر گذار باشد.

کلیدواژه: زنان؛ خشونت؛ پیش‌گیری؛ خشونت جنسی؛ خشونت اقتصادی؛ خشونت فیزیکی؛ خشونت عاطفی

مقدمه

بنا به تعريف ســازمان بهداشت جهانی، ســوء رفتار يا خشونت به اســتفاده عمــدی از نيرو يا قدرت فيزيكی و يا تهديــد بر روي ديگران اطلاق مي‌شــود كه ميتواند بدون آســيب ظاهري يا همراه با جراحت، آسيب روحي رواني، اختلال رشد، محروميت‌های گوناگون و حتی مرگ باشد. به دليل وقوع همسر آزاری جسمانی در محيط خصوصی خانواده و عدم تفكيك آن از ضرب و شتم و جدی نگرفتن موضوع توسط نظام قضايي و انتظامی كشــورها، به ســختی ميتوان به آمار دقيق، معتبر و موثقي در اين زمينه دست يافت (گزارش یونیسف، 1999). خشونت عليه زنان پديدهای است كه در آن زن به خاطر جنســيت خود، مورداعمال زور و تضييع حق از سوي جنس ديگر واقع می‌گردد و چنان چه اين نوع رفتار در چارچوب خانواده و بين زن و شوهر باشد، از آن به خشونت خانگی تعبير می شود (گزارش سازمان بهداشت جهانی، 2001). «تعریف خشــونت عليه زنان به معنای هر عمل خشونت آميز مبتنی بر جنسيت است كه سبب بروز يا سبب احتمال بروز آسيب‌های رواني، جســماني، رنج و آزار عليه زنان از جمله تهديد به انجام چنين اعمالي، محروميت اجباري يا اختياري در شــرايط خــاص، از آزادی در زندگي عمومــي يا در زندگي خصوصي ميگردد« (احمدی خراسانی، 1379).

مطالعات زیادی در رابطه با انواع خشونت و عوامل مرتبط با آن (آقاخانی، افتخاری، زارعی خیرآباد، موسوی، دلیر راد، پرند، اقتدار و رهبر، 1392؛ محسنی تبریزی، کلدی و جوادیان زاده، 1391؛ احمدی و همکاران، 1387؛ نیازی، افرا، نژادی، سخایی، 1396؛ غضنفری، 1389؛ میرزایی، 1393؛ فیروز جائیان و رضایی چراتی، 1394؛ محمدی و میرزایی، 1391؛ گزارش مستقل حقوق بشر افغانستان، 1395) انجام شده است که با یک دسته بندی می توان انواع خشونت علیه زنان را با توجه به تعریف های بالا در یک چارت به شکل زیر طبقه بندی کرد.

شکل 1 طبقه بندی انواع خشونت علیه زنان

در این مطالعه در ادامه در پی پاسخ به این سوال که عوامل موثر بر خشونت چیست با توجه به طبقه بندی به دست آمده از انواع خشونت‌هایی که برعلیه زنان به کار برده می شود در ابتدا سعی بر این است که عوامل کلی که نبود آنها باعث بروز این خشونت‌ها می‌شود را شناسایی و در نهایت بر اساس نظریه‌های مرتبط با خشونت آن‌ها را تبیین کنیم و راهکارهای پیشنهادی در جهت کاهش خشونت ارائه شود.

روش پژوهش

پژوهش زیر به دنبال مطالعه مروری مطالعات انجام شده در حوزه‌ی خشونت علیه زنان است که در محدوده‌ی سال 1383 تا 1396 انجام شده است. به منظور جستجوي مقالات، از پایگاه‌هاي Magiran, Noormagz, Ensani, SID Science Direct, CIVILICA  استفاده شد. کلیدواژه‌ها و عباراتی که برای جستجوی مقالات از آن استفاده شد شامل زنان، خشونت، خشونت جنسی، خشونت فیزیکی، سلامت روان و خشونت علیه زنان، عوامل موثر خشونت، فراتحیل خشونت علیه زنان بود. تمامی مقالات استفاده شده در این مطالعه به بررسی خشونت یا عوامل زمینه ساز در ایران و یک مورد به کشور افغانستان پرداخته است.

ملاک‌های ورود  مقالات به این مطالعه شامل:

  1. مطالعات انجام شده در ایران یا دارای جامعه و نمونه ایرانی باشد
  2. مطالعات انتشاریافته متغیر وابسته آنها خشونت علیه زنان باشد.
  3. مطالعات چاپ شده بین سال‌هاي 1383 تا 1396 باشد. از حداقل شرایط علمی لازم براي ورود به مرور سیستماتیک همچون: روایی و پایایی مناسب، تناسب حجم نمونه و روش نمونه گیري و روش آماري صحیح، فرضیه‌ها و سوال‌هاي مناسب با موضوع پژوهش برخوردار باشند. مواردی که شامل ویژگی‌های بالا نباشند از تحلیل خارج شدند. تمام مقالات نهایی وارد شده به فرایند مطالعه توسط یک چک لیست که ازقبل تهیه شده بود، آماده استخراج داده ها شـدند. مراحل پژوهش براساس چارت زیر صورت پذیرفت.

شکل 2 خلاصه روند پژوهش مروری مقالات حوزه‌ی خشونت علیه زنان

نتایج

در این بخش نخست مجموعه مقالات استفاده شده در این مطالعه مروری ارائه و در نهایت نتایج به دست آمده از هر مطالعه به صورت اختصار ارائه شده است.

جدول 1

مجموعه پژوهش‌های انجام شده در حوزه‌ی خشونت علیه زنان در ایران و افغانستان در سال های 1383 تا 1396

ردیف نویسنده اول سال عنوان مکان جامعه نمونه نمونه گیری
1 سیده بتول حسن پورازغدی 1389 خشونت خانگی علیه زنان: مروری بر نظریه‌ها، میزان شیوع و عوامل موثر بر آن مروری مروری مروری مروری
2 فائزه محمدی 1389 بررسی عوامل اجتماعی موثر بر خشونت علیه زنان روانسر زنان متاهل شهر روانسر 200 خوشه ای
3 آرزو شایان 1394 بررسی رابطه همسرآزاری و سلامت روانی در زنان دچار خشونت خانگی ارجاع شده به پزشکی قانونی شهر شیراز شیراز زنان دچار خشونت خانگی ارجاع شده به پزشکی قانونی 197 در دسترس
4 حسین ملک افضلی 1383 بررسی انواع خشونت خانوادگی نزد زنان در شهر اصفهان، سال 1382 اصفهان زنان مراجعه کننده به انجمن تنظیم خانواده 815 در دسترس
5 محمد نریمانی 1384 بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتب با آن در میان خانواده‌های ساکن در شهر اردبیل اردبیل زنان ساکن در شهر اردبیل 400 خوشه ای چند مرحله ای
6 حجت شیخ بردسیری 1396 بررسی عوامل مرتبط با خشونت خانگی علیه زنان شاغل در بیمارستان های آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1395 اصفهان زنان شاغل در بیمارستان های آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 836 سرشماری
7 مژده کیانی 1392 تجربه زنان از خشونت خانگی: یک مطالعه کیفی اصفهان زنان اصفهانی 10 در دسترس
8 عالیه شکربیگی 1393 فراتحلیل مطالعات انجام شده پیرامون خشونت علیه زنان فراتحلیل فراتحلیل فراتحلیل فراتحلیل
9 اکبر علیوردی نیا 1390 تحلیل اجتماعی خشونت شوهران علیه زنان: مدلی نظری و آزمونی تجربی تهران زنان متاهل ساکن منطقه چهار 400 خوشه ای چند مرحله ای
10 علی اصغر فیروزجائیان 1394 تحلیل جامعه شناختی خشونت مردان علیه زنان بابلسر مردان متاهل بابلسر 384 تصادفی
11 رحمت میرزایی 1394 بررسی وضعیت خشونت خانگی در زنان مراجعه کننده به مراکز قضایی شهرستان پاوه پاوه زنان مراجعه کننده به مراکز قضایی 82 در دسترس
12 نادر آقاخانی 1392 بررسی انواع خشونت شوهران علیه زنان و تاثیر عوامل مختلف در میزان بروز آنها در زنان مراجعه کننده به پزشکی قانونی شهرستان ارومیه در سال 1391-92 ارومیه زنان مراجعه کننده به پزشکی قانونی 296 در دسترس
13 علیرضا محسنی تبریزی 1389 بررسی وضعیت خشونت خانگی در زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی و بهزیستی شهرستان یزد در سال 1389 یزد زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی و بهزیستی 142 در دسترس
14 بتول احمدی 1387 دیدگاه زنان و مردان تهرانی و صاحب نظران درباره خشونت خانگی علیه زنان در ایران: یک پژوهش کیفی تهران زنان، مردان و متخصصان 50 هدفمند
15 محسن نیازی 1396 فراتحلیل عوامل موثر بر خشونت علیه زنان فراتحلیل فراتحلیل فراتحلیل فراتحلیل
16 فیروزه غضنفری 1389 عوامل موثر بر خشونت علیه زنان در استان لرستان لرستان زنان متاهل 383 در دسترس
17 رضا همتی 1391 عوامل موثر بر خشونت مردان علیه زنان تهران زنان متاهل 320 در دسترس
18 کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان 1395 خشونت علیه زنان: عوامل، زمینه‌ها و وضعیت خشونت علیه زنان در افغانستان افغانستان زنان 2621 در دسترس

حسن پور ازغدی (1391) در مطالعه‌ای که انجام داده است بیان می‌کند که شیوه خشونت خانگی در جهان متفاوت است و این میزان بین 10 تا 69 درصد در کل زندگی و 1 تا 37 درصد در دوران حاملگی است. بعلاوه در ایران در یک مطالعه که در بیست و هشت استان انجام شده است 66 درصد از زنان عنوان خشونت خانگی را حداقل برای یک بار تجربه کرده اند. بعلاوه عوامل موثر را ویژگی‌های فردی، خانوادگی، اجتماعی، قدرت مردان در بعد اقتصادی، میزان حمایت های پشتیبان کننده از زن و نقش رسانه ها و حمایت های قانونی می داند.

محمدی و میرزایی (1391) در یک مطالعه پیمایشی که به کمک ابزار پرسشنامه در مورد200 نفر از زنان متأهل شهر روانسر که دستکم یکسال از ازدواج آنها گذشته باشد و با استفاده از روش نمونه گیري خوشه اي و سیستماتیک اجرا شده است نشان دادند که خشونت در جامعۀ مورد نظر در ابعاد مختلف وجود دارد. بیشترین میزان خشونت رایج، خشونت روانی و خشونت جنسی و کمترین میزان خشونت، خشونت اقتصادي است. نتایج این تحقیق همچنین نشان می‌دهد که بین تصور اقتدارگرایانۀ مرد از نقش خود و خشونت علیه زنان رابطۀ مستقیم و معناداري وجود دارد و بین کمک و همکاري شوهر در کارهای منزل با خشونت علیه زنان رابطۀ معکوس و معناداری مشاهده شد. هم‌چنین یافته‌ها حاکی از آن است که بین تجربۀ خشونت زن و مرد در خانوادة مبدأ و خشونت علیه زنان رابطۀ مستقیم و معناداري وجود دارد.

شایان و همکارانش (1393) در مطالعه‌ای که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که 50 درصد از زنان مورد خشونت قرار گرفته از سلامت روانی کمتری برخوردار بودند و اضطراب و افسردگی زیادی را تجربه می کردند که این خود زمینه موجب زمینه خشونت علیه زنان شده است.

ملک افضلی (1383) در مطالعه‌ای که انجام داده است بیان می‌کند که بیشترین خشونت مربوط به کلامی و روانی است (34 تا 62 درصد) و خشونت‌های جنسی، اقتصادی و فیزیکی در مراتب بعدی گزارش شده اند (5 تا 53 درصد). همچنین ایشان بیان می کنند که علت این خشونت ها به دلیل گذر فرهنگی اجتماعی جامعه می باشد و شکل آن از حالت فیزیکی به اشکال دیگر در حال تغییر است که می توان با ارتقاء موقعیت و ارزش‌های انسانی زنان و مشارکت آنان در آگاه سازی مردان گامی در جهت تحکیم مبانی خانواده برداشت.

نریمانی (1384) نیز در مطالعه ای که انجام داده است بیان می کند خشونت روانی در 55 درصد و خشونت‌های فیزیکی 28 درصد را شامل می شود و همچنین خشونت با عواملی همچون تحصیلات، طبقه اجتماعی خانواده، میزان درآمد و سواد مردان و متغیرهای روان شناختی چون اضطراب، افسردگی و جرات ورزی زنان و مردان ارتباط دارد. او همچنین نتیجه می گیرد که ضروری است خانواده ها با راه های کنار آمدن با چالش زندگی آشنا شوند تا بتوانند با کنترل خشم و اضطراب و افسردگی آرامش را جایگزین خشونت و دیگر حالات هیجانی در خانواده نمایند.

بردسیری و همکاران (1396) نیز در مطالعه ای که بر روی 836 نفر انجام دادند به این نتیجه رسیدند که 55 درصد خشونت های خانگی روانی-کلامی است و فیزیکی (36 درصد) و جنسی (6 درصد) در مراحل بعدی خشونت قرار می گیرند. بعلاوه فاصله سنی بین زوجین، درآمد، اجبار در ازدواج، اعتیاد، سابقه تجربه خشونت توسط همسر با انواع خشونت علیه زنان ارتباط دارد.

علیوردی نیا (1390) در مطالعه ای که جمعيت آن را كليه زنان  45-15سالة متأهل ساكن منطقة   4شهر تهران تشكيل داده اند كه در مجموع  400نفر از اين زنان به روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. براي بررسي خشونت شوهران عليه زنان، از چهارچوب نظري دربرگيرندة نظريات پدرسالاري، يادگيري اجتماعي و منابع استفاده شده است و متغيرهای مستقل مدل تحليلي كـه در پـي تبيـين متغيـر وابسـته )خشونت شوهران عليه زنان) بوده اند، شامل منابع حمايتي اجتماعي، پذيرش نقشهاي جنسيتي، قدرت زن در ساختار خانواده، خشونت پذيري، خشونت در خانواده خاستگاه و پايگاه اجتماعي- اقتصادي نسبي زوجين بوده اسـت. بـر اسـاس تحليـل داده هـاي تحقيق، از ميان شش متغير مستقل، متغير قدرت زن در ساختار خانواده با ضريب تأثير رگرسيوني (43/0) مهمترين تبيين كنندة خشونت شوهران عليـه زنـان بـوده و متغيرهاي خشونت در خانوادة خاستگاه، خشونت پـذيري، منـابع حمـايتي اجتمـاعي، پذيرش نقش هاي جنسيتي و پايگاه اجتماعي – اقتصادي نسبي زوجين از لحاظ تبيـين متغير وابسته، به ترتيب، در رتبه هاي بعدي قرار داشته اند.

محمدی (1391) نیز در مطالعه ای که انجام داده است نشان مي دهد خشونت در جامعة مورد نظر در ابعاد مختلف وجود دارد. بيشترين ميزان خشونت رايج، خشونت رواني و خشونت جنسي و كمترين ميزان خشونت، خشونت اقتصادي است. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه بين تصور اقتدارگرايانة مرد از نقش خود و خشونت عليه زنان رابطة مستقيم و معناداري وجود دارد و بين كمك و همكاري شوهر در كارهاي منزل با خشونت عليه زنان رابطة معكوس و معناداري مشاهده شد. همچنين يافته ها حاكي از آن است كه بين تجربة خشونت زن و مرد در خانوادة مبدأ و خشونت عليه زنان رابطة مستقيم و معناداري وجود دارد.

فیروزجائیان (1394) در مطالعه‌ای که جامعه ي آماري آن شامل کلیه ي مردان متأهل شهر بابلسر بود 384 نفر را انتخاب کرد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و با روش نمونه گیري خوشه اي چند مرحله اي در شهر بابلسر جمع آوري گردید. نتایج تحقیق نشان داد که خشونت زنان علیه مردان با متغیرهایی چون عدم همفکري مشترك، عدم همگامی مشترك، عدم هم بختی مشترك و عدم همدلی مشترك رابطه اي معنادار دارد؛ همچنین با توجه به مدل ساختاري ارائه شده همه ي این متغیرها  35درصد از تغییرات خشونت زنان علیه مردان را تبیین کرده اند.

میرزایی (1393)  در مطالعه ای که بر روی شهرستان پاوه انجام داده است نشان داد که بالاترين میزان خشونت در بین زنان سنین  72تا  72می باشد که به تناسب، سن که بالا میرود میزان خشونت کاهش پیدا می کند. يافته های اين تحقیق نشان میدهد که  52/2درصد زنان مورد خشونت قرار گرفته دارای تحصیلات دبیرستان و ديپلم بوده اند که بالاترين میزان را در جدول به خود اختصاص داده اند. کمترين میزان خشونت هم در بین زنانی است که بی‌سواد هستند. بر اساس اين پژوهش زنان در هر سنی ممکن است مورد خشونت قرار گیرند. نتايج تحقیق حاکی از آن است که بیشترين میزان خشونت از نوع خشونتهای کلامی–روانی است و خشونت های جسمی در رده بعدی قرار دارند و موردی از خشونت جنسی و مالی مشاهده نشد؛ که يکی از علل نبود خشونت جنسی در پرونده ها، عدم گزارش آن به مراکز قانونی است زيرا مسئله آبرو و حیثیت زنان در جامعه ما از اهمیت ويژه برخوردار است. همچنین نتايج نشان میدهد که  52/9علت خشونت نامشخص است. اما در موارد بعدی بیشترين علت خشونت به دخالت خانواده بر میگردد.

آقاخانی و همکارانش (1391) نیز در مطالعه ای که انجام دادند که نشان دادند بیکاری عامل اصلی خشونت فیزیکی در مردان بوده است. به علاوه با افزایش سن مردان این خشونت بیشتر شده است. همچنین خشونت افرادی که منزل ملکی نداشتند بیشتر بود که نشان می دهد وضعیت اقتصادی در پرخاشگری نقش به سزایی داشته است.

محسنی تبریزی (1389) نیز در مطالعه ای که در شهر یزد انجام داده است نشان داد که تفاوت سنی زوجین، اعتقاد به باورهای مرد سالارانه و وضعیت زندگی شوهر در دوران کودکی از نظر مشاهده، تجربه و یادگیری خشونت در خانواده با خشونت علیه زنان ارتباط معنادار دارد. مهم ترین نتیجه این پژوهش تاکید بر نقش پر رنگ تربیتی-فرهنگی در بروز پدیده همسرآزاری است. به طوری که مردانی که در کودکی در خانواده شاهد کتک خوردن مادران خود بوده اند بیشتر به خشونت علیه زنان روی می آورند و زنانی که به باورهای مردسالارانه معتقدند و به نوعی آن را پذیرفته اند نیز بیشتر مورد خشونت واقع شده اند.

یافته‌هاي به دست آمده از مطالعه غضنفری (1389) نیز نشان داد که در بین انواع خشونت ، خشونت روانی و جسمی بیش از سا یر اشکال آن در زنان تجربه می شود. بین خشونت خانگی و متغیر سن ، سطح سواد ، تعداد فرزندان و شغل همسر رابطه معناداري دیده شد اما نوع ازدواج ،درآمد همسر و سن همسر رابطه معناداري با خشونت خانگی نشان نداد. همچنین میزان خشونت در خانواده هاي گسسته بیشتر مشاهده شد و بین وجود الگوي پرخاشگري در خانواده پدري در دوران کودکی و بروز خشونت رابطه وجود داشت .از سوی دیگر رابطه معناداري بین تصور سلطه گرایانه مرد و خشونت خانگی دیده شد. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که سن زنان ، سطح سواد ، جمعیت خـانواده و شـغل همـسر بـا خشونت علیه زنان رابطه دارد . همچنین رفتار پرخاشگرانه والدین در دوران کودکی در خشونت علیه زنان نقش دارد. ازسوي دیگر تصور سلطه گرایانه مرد نسبت به زن در بروز پرخاشگري مؤثر است

بحث و نتیجه گیری

در رابطه با عوامل خشونت در کشور افغانستان در گام نخست نشان میدهد که بی سوادی عاملی مهمی است که موجب افزایش خشونت می شود چرا که حدود 60 درصد از زنانی که مورد خشونت قرار گرفته اند سطح تحصیلات بسیار پایین یا بی سواد هستند، بعلاوه 21 درصد از مرتکبان خشونت علیه زنان سطح سوادی بین ابتدایی و متوسطه داشته اند. دیگر عواملی که در کشور افغانستان می توان به عنوان عوامل موثر بر خشونت علیه زنان به آن اشاره کرد:

 1) نبود امنیت و ضعف حاکمیت دولت در ولایات؛ 2) عدم برخورد قاطعانه با مجرمین و تداوم فرهنگ معافیت از مجازات؛ 3) فساد اداری و سوء استفاده از موقف وظیفه ای؛ 4)  دخالت افراد متنفذ در امر رسیدگی به قضایا و حل و فصل قضایای خشونت علیه زنان توسط مراجع غیررسمی؛ 5) کتمان جرایم و عدم مراجعه قربانیان به مراجع عدلی و قضائی به دلیل ترس و بی اعتمادی نسبت به ارگان های دولتی؛ 6) دسترسی محدود زنان به عدالت(محاکم، توقیف خانه های زنانه و وکلای مدافع)؛ 7) وجود اسلحه غیرقانونی نزد افراد و گروههای مسلح غیر مسئول؛ 8) عدم حمایت لازم از قربانیان خشونت علیه زنان؛ 9) نگرش منفی نسبت به زنان در سنت های مردسالار جامعه؛ 10) تجویز خشونت علیه زنان در نگرش منفی نسبت به زنان و الگوهای خشونت پرور رفتاری با زنان؛11) نگرش غالب جنسی نسبت به زنان؛ 12) کتمان وقایع خشونت علیه زنان به دلیل حساسیت های سنتی؛ 13) بیسوادی و سطح پایین آگاهی های عمومی؛ 14) فقر و بی کاری؛ و 15) افزایش اعتیاد به مواد مخدر.

در کشورهای در حال توسعه اما عوامل را می‌توان به گونه‌ای دیگر دسته بندی کرد.

 1) عوامل موثر در رابطه با ویژگی‌های فردی: مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر، نگرش منفی مردان نسبت به زنان (نریمانی و آقامحمدخانی، 1384؛ جلالی و رهبریان، 1385)، بیماری های روانی و جسمانی زن (محمدخانی و آزادمهر، 1387)، داشتن سابقه کیفری و اختلالات روانی مرد (محمد خانی و همکاران، 1385)، سن پایین زمان ازدواج، فاصله سنی زیاد بین زوجین، تحصیلات پایین زن و مرد، درآمد کم و شغل (همتی، 1384، فروزان و همکاران، 1385)، قربانی خشونت در کودکی، داشتن خانواده نامناسب (پورنقاش تهرانی، 1384؛ محمدخانی و همکاران، 1386)، نادیده گرفتن دیدگاه های زن، برخورد با زن به عنوان یک موجود حقیر، نادان و مسخره نمودن زن، مکان تولد، آشنایی قبل از ازدواج، انواع ازدواج (تحمیلی یا اختیاری بودن) (رئیسی سرتشنیزی، 1381).

 2) عوامل موثر در رابطه با ویژگی‌های خانوادگی: دخالت اطرافیان، تعدد زوجات مرد، تعدد ازدواج های زن و مرد، تضاد بین علایق زن و مرد، عدم رضایت زناشویی، اقتدار مرد در خانه، چگونگی همسرگزینی، تعداد فرزندان بیشتر (همتی، 1383؛ صابریان و همکاران، 1384؛ پورنقاش تهران، 1384).

 3) عوامل موثر اجتماعی در رابطه با محیط و طبقه اجتماعی: فقر، ناکامی در زندگی، بیکاری و مسکن نامناسب، نمونه‌هایی از این گونه عوامل هستند (هاچیسون و همکاران، 1994).

در تبیین خشونت ها نظریه های مختلفی وجود دارد که سعی کرده اند به نحوی علل خشونت را برای ما روشن تر کنند. در رابطه با تبیین عوامل فردی که می تواند زمینه ساز خشونت علیه زبان باشد نظریه کلمن ارائه می شود. كلمن (1988) معتقد است كه منابع را مي توان به دو دستة منابع سرماية فردي و منـابع سـرماية اجتماعي تقسيم كرد. منابع سرماية فردي شامل مهارتها و معرفت هايي اسـت كـه فـرد كسـب مي كند، در حالي كه منابع سرماية اجتماعي از خـلال رابطـة افـراد در بافـت اجتمـاعي حاصـل مي شود) سيرسينيالوك (2004) در اكثـر تحقيقـاتی كـه در آنهـا از نظريـة منـابع اسـتفاده شده، آن را معـادل منـابع اقتصـادي بـه كـار بـرده انـد و بـراي سـنجش آن از متغيرهـاي پايگـاه اجتماعي- اقتصادي نسبي زوجين (شغل، درآمد، تحصيلات) استفاده كرده اند. ايـن منـابع البتـه بسيار مهم اند، اما علاوه بر منابع اقتصادي، منابع اجتماعي نيز به عنوان منابع جايگزيني كه شـبكة حمايتي نيرومندي براي افراد مهيا مي سازند نبايد فراموش شوند. منابع اجتماعي از مرزهايي كـه افراد در برخوردهاي متقابل اجتمـاعي بـا افـراد ديگـر دارنـد سرچشـمه مـي گيرنـد. وقتـي فـرد ارتباطات متقابل خود را گسترش ميدهد، به تكيه گاه هـايي دسـت مـي يابـد كـه در زمـان نيـاز روحي يا مادي يا نياز به خدمات  و را قادر مي سازد كه خود را داراي امنيت بيشتر و مطمـئن تـر احساس كند. علاوه بر اين، منابع مادي و خدماتي كه افـراد از يـك رابطـة اجتمـاعي بـه دسـت مي آورند، منابع جايگزيني به حساب مي آيند كه فرد را در مواجهه بـا موقعيـتهـاي سـهمگين ياري مي كند. بدين سان، افزايش منابع اجتماعي نزد زنان مي تواند كـاهش خشونت شوهران را به دنبال داشته باشد. از سويي، زنـاني كـه از منـابع حمـايتي بيشـتر و شـبكة اجتماعي قويتر برخوردار بوده اند، نسبت به پذيرش اعمـال خشـونت از سـوي شـوهر گـرايش منفي تـري خواهنـد داشـت. چـه آنكـه هرچـه روابـط اجتمـاعي و مشـاركت در شـبكة روابـط اجتماعي بيشتر شود، ميزان اطلاعات فرد نيز افزايش مي يابد. اطلاعات فرد را قادر مي سازد تا به مهارت هاي مواجهه با مشكل دست يابد. به بيان ديگر، افـراد اطلاعـات را بـه كـار مـي برنـد تـا هادي آنها به كنش مناسب باشد و اينگونه قادر به ذخيره كردن پول، زمان و انرژي مـي شـوند كه اين خود به معناي افزايش ديگر منابع است. از اين رو، زنان نه تنهـا كمتـر قربـاني خشـونت شوهران شان مي شوند، بلكه پذيرششان نسبت به خشونت شوهر نيز كاهش مـي يابـد. اينـان بـدين مطلب واقف مي شوند كه اعمال خشونت شوهر راه حل مشكلات خانوادگي نيست، بنابراين در برابر آن موضع گيري منفي پيدا ميكنند.

در رابطه تبیین عوامل خانوادگی یکی از نظریات مرتبط با خشونت نظریه منابع است. نظريۀ منابع يكي از اولين نظريه هايي بود كه در حوزة خشـونت خـانوادگي بـه كوشـش ويليـام گود مطرح گرديد. برپاية اين نظريه، خانواده مانند هر نظام يا واحـد اجتمـاعي ديگـري، داراي نظامي اقتداري است و هركس كه به منابع مهم خانواده بيش از ديگران دسترسي دارد مي تواند ساير اعضا را به فعاليت در جهت اميال خود وادارد (اعزازي،1381). گود بر ايـن بـاور بـود كه واژة “قدرت” براي مطالعة خانواده كافي نيست، از اين رو به جاي “قدرت” از واژة “زور” در تحليل‌هايش استفاده كرد. به اعتقاد او تمام نظامهاي اجتماعي تا حدودي به زور يا تهديد به اسـتفاده از آن متكـي هسـتند. از ديـدگاه گـود زور بـراي سـازماندهي نظـام اجتمـاعي مهـم و اجتناب ناپذير است و بنابراين در تمام خانواده هـا مشـاهده مـي شـود. گـود مـي نويسـد: «زور يـا تهديد به استفاده از آن در تمامي نظام‌هاي اجتماعي به كار مـي رود، زيـرا زور يكـي از منـابعي است كه افراد مي توانند براي اجبار ديگران به برآوردن نيازهايشـان از آن بهـره گيرنـد». از ديدگاه گـود فـردي كـه منـابع بيشـتري در اختيـار داشـته باشـد، عمـلاً از زور كمتري استفاده خواهد كرد زيرا با دستيابي به آن منابع دليلي براي استفاده از زور در رسـيدن به هدف هايش وجود ندارد. از نگاه وي، خشونت يك منبع نهايي است. اين منبع درصورتي كه منابع ديگر به كار نيايند مورد استفاده قرار ميگيرد. از ديد نظريه پردازان منابع، تعادل قدرت ميان زن و شوهر، ارتبـاط نزديكـي بـا منـابعي دارد كه هركدام از آنها با خود به رابطۀ زن و شوهري مي آورند. وقتي منابع مادي و غيرمادي، كـه در نگاه سنتي به عنوان ابزار در اختيار مرد قرار گرفته اند، به طريقـي حـذف گردنـد يـا كـاهش يابند، شوهران رو به همسـرآزاري مـي آورنـد تـا از ايـن طريـق قـدرت از دسـت رفتـة خـود را بازسازي كنند. بر اساس اين نظريه، شوهراني كه پايگاه اجتماعي اقتصادي پايين تري در مقايسه با زنانشان دارند، به منابع كمتري دسترسي دارند لـذا از خشـونت بـه عنـوان منبـع متعـادل كننـدة روابطشان با همسرانشان سود مي جوينـد. بـر اسـاس ايـن ديـدگاه، رابطـة مسـتقيمي بـين پايگـاه اجتماعي ـ اقتصادي زن و قدرت وي در سـاختار خـانواده وجـود دارد. بـر ايـن اسـاس، هرچـه پايگاه اجتماعي ـ اقتصادي زن در برابر شوهرش كـاهش يابـد، خـودرأيي و نـابرابري جنسـيتي افزايش مي يابد و زنان از عرصة تصميم گيري كنـار گذاشـته مـي شـوند. وقتـي زنـان نسـبت بـه شوهرانشــان منــابع بيشــتري در اختيــار داشــته باشــند، تــوان آنهــا بــراي بــه كرســي نشــاندن خواسته هايشان افزايش مي يابـد. ايـن افـزايش تـوان بـه خـوبي در فرآينـد تصـميم گيـري درون خانواده رخ مي نمايد. زناني كه نسبت به شوهران خود از پايگـاه اجتمـاعي ـ اقتصـادي بـالاتري برخوردارند، بيشتر در تصميم گيريها شركت مي كنند اما نبايد از ياد برد كـه همـين “شـركت در فرآينـد تصـميم سـازي درون خـانواده”، بـا هنجارهـاي جامعـة مردسـالار سـازگار نيسـت و مي تواند به افزايش خشونت عليه زن منجر شود. از طرفي، منابع بيشتري كه اين زنان در مقايسـه با شوهرانشان دارند، سبب مي شود نسبت به بروز خشونت حسـاستـر گردنـد. بـه بيـاني ديگـر، همزمان با افزايش منابع زنان متأهل، قدرت آنان نيز افزايش مي يابد. مسلماً ايـن جابـه جـايي در توزيع قـدرت بـا عقايـد پدرسـالارانة جامعـه سـازگار نيسـت. بنـابراين، هرچـه زنـان نسـبت بـه شوهرانشان به منابع بيشتري از قبيل درآمد بيشـتر و تحصـيلات بيشـتر دسـت يابنـد، هنجارهـاي سنتي را بيشتر زير پا خواهند گذاشت و بيشتر با استفادة شوهر از خشونت براي پايـداري سـلطة مردانه مخالفت خواهند ورزيد.

در رابطه با عوامل خانوادگی نظريۀ پدرسالاري خشونت شوهر عليه زن را نتيجة نظم اجتماعي سـنتي و سـاخت پدرسـالارانة خانواده  كه به واسطة ايدئولوژي پدرسالارانه تقويت مي گردد می داند. بر اسـاس ايـن نظريـه، سلسله مراتب نظم پدرسالارانه دسترسي افراد يا گروه هاي خاصـي را بـه منـابع كميـاب از پـيش مقدر مي نمايد. از آنجا كه جامعة پدرسالارانه برپاية بعد جنسيت بنـا نهـاده شـده اسـت، پايگـاه هركدام از جنسها برپاية انتظارات جنسيتي قوام يافته و اينگونه خدمت در خانه مختص زنـان و بقية آمال، علايق و آرزوهاي بشري متعلق به مردان است. از اين ديـدگاه، پايگـاه و وضـعيت زنان در خانواده بازتاب پايگاه و وضعيت زنان در جامعه است. همان گونه كه ساخت قدرت در خانواده ماكتي از ساخت كلي قدرت در جامعه اي است كـه سـلطة مـردان را تثبيـت مـي كنـد، ساخت خشونت ديدگي و ستم ديدگي در خانواده نيز مينياتوري از ساخت جامعـه اي اسـت كـه خشونت سلطه مند را روا ميدارد (رايت، 1997). مردان و زنان در نظامي مردسالار به گونه اي اجتماعي مي شوند كـه مـرد داراي اقتـدار و زن در خدمت او باشد. اينگونه، در ساختار خانوادگي/اجتماعي پدرسـالارانه، مـردان در جايگـاه رهبري و قدرت و زنان در جايگاه هاي پست قرار دارنـد. هرچـه فـرد بـه ايـن هنجـار اجتمـاعي بيشتر پايبند باشد، در صورت تخلف از آن بيشـتر شـرمنده مـي شـود و احسـاس گنـاه بيشـتري مي كند. از ديد فمينيست هاي راديكال، بـذر خشـونت شـوهر عليـه همسـر در همـين اطاعـت از اقتدار و كنترل مردانه نهفته است. احساس مالكيت و كنترل مردانه به تولـد انتظـاراتي در مـورد وظايف و مسئوليت هاي زنان منجر ميشود. از جهتي ديگر، در خانواده هاي پدرسالار، زنان براي حفظ هماهنگي و بنيان خانواده بـه مصـالحـه تـن مـي دهنـد و فرآيند تصميم گيري را به شوهرانشان واگـذار مـي كننـد. اين شكل از سازمان بندي خانواده توسط هنجـارهـا و ايـدئولوژي پدرسـالارانه و از خـلال فرآيند جامعه پذيري تثبيت گشته و بسط مي يابد. بدينسان، هنجارهاي فرهنگي پدرسالارانه كه زنان را در زير انقياد مردان قرار ميدهند، هم از نظـر اخلاقـي و هـم از نظـر فرهنگـي خشـونت شوهر عليه زن را تصديق مي كنند.

در رابطه با عوامل موثر اجتماعی در رابطه با محیط و طبقه اجتماعی می توان بیان داشت که اگر به کاهش فقر اجتماعی با تقویت بنیان های اجتماعی و اقتصادی خانواده کمک کنیم می توانیم به این مشکلات کمک شایانی کرد.

پیشنهادها:

با توجه به عوامل فردی، خانوادگی و عوامل موثر اجتماعی در رابطه با محیط و طبقه اجتماعی می توان پیشنهادهای کاربردی زیر را در جهت کاهش خشونت علیه زنان ارائه نمود.

  1. تقویت توانایی‌های فردی افراد برای شناخت هر چه بیشتر حقوق و خود در پیشگیری از خشونت به عنوان مهم ترین سلاح.
  2. تقویت بنیان خانواده به عنوان زمینه ساز جلوگیری از رشد خشونت
  3. کمک به توانمند شدن خانواده‌ها از نظر اقتصادی با ارائه یک تفکر اقتصادی به خانواده‌ها در جهت تولید ثروت و جلوگیری از بیکاری

منابع

احمدی، بتول؛ ناصری، سیمین؛ علی محمدیان، معصومه؛ شمس، محسن؛ رنجبر، زینب؛ شریعت، مامک؛ ابراهیم پور، عزیزه؛ پوررضا، ابوالقاسم؛ محمودی، محمود و یونسیان، مسعود (1387). دیدگاه زنان و مردان تهرانی و صاحبنظران درباره خشونت خانگی علیه زنان در ایران: یک پژوهش کیفی. مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی، 6(2)، 81-67.

آقاجانی، نادر؛ افتخاری، علی؛ زارعی خیرآباد، عباس؛ موسوی، احسان؛ دلیر راد، محمد؛ پرند، مریم؛ اقتدار، سامره و رهبر، نرگس (1391). بررسی انواع خشونت شوهران علیه زنان و تاثیر عوامل مختلف در میزان بروز آنها در زنان مراجعه کننده به پزشکی قانونی شهرستان ارومیه در سال 90-91. مجله علمی پزشکی قانونی، 18(3-2)، 78-69.

حسن پورازغدی، سیده بتول؛ سیمبر، معصومه و کرمانی مهدی (1390). خشونت خانگی علیه زنان: مروری بر نظریه ها، میزان شیوع و عوامل موثر بر آن. نشریه علمی پژوهشی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی شهید بهشتی، 23(71)، 44-52.

شایان، آرزو؛ معصومی، سیده زهرا و کاویانی، معصومه (1393). بررسی رابطه همسرآزاری و سلامت روانی در زنان دچار خشونت خانگی ارجاع شده به پزشکی قانونی شهر شیراز. مجله آموزش و سلامت جامعه، 1(4)، 57-51.

شکربیگی، عالیه و مستمع، رضا (1393). فراتحلیل مطالعات انجام شده پیرامون خشونت علیه زنان. مجله جامعه شناسی ایران، 15(2)، 153-177.

شیخ بردسیری، حجت؛ خادمی پور، غلامرضا؛ امینی زاده، محسن؛ فاطمیان، روح الله و دوست محمدی، محمد مهدی (1396). بررسی عوامل مرتبط با خشونت خانگی علیه زنان شاغل در بیمارستان های آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1395. فصلنامه بیمارستان، 17(1)،30-18.

علیوردی­نیا، اکبر؛ ریاحی، محمداسماعیل و فرهادی، محمود (1390). تحلیل اجتماعی خشونت شوهران علیه زنان: مدلی نظری و آزمونی تجربی. مسائل اجتماعی ایران، 2(2)، 127-95.

غضنفری، فیروزه (1389). عوامل موثر بر خشونت علیه زنان در استان لرستان. فصلنامه علمی-پژوهشی دانشگاه لرستان، 12(2). 1-7.

فیروزجاییان، علی­اصغر و رضایی چراتی، زهرا (1393). تحلیل جامعه شناختی خشونت مردان علیه زنان. فصلنامه توسعه اجتماعی (توسعه انسانی سابق)، 9(2)، 130-105.

کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان (1395). خشونت علیه زنان: عوامل، زمینه ها و وضعیت خشونت علیه زنان در افغانستان.

کیانی، مژده (1393). تجربه زنان از خشونت خانگی: یک مطالعه کیفی. مجله تحقیقات کیفی در علوم سلامت، 3(1)، 26-14.

محسنی تبریزی، علیرضا؛ کلدی، علیرضا و جوادیان زاده، مهدیه (1391). بررسی وضعیت خشونت خانگی در زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی و بهزیستی شهرستان یزد در سال 1389. طلوع بهداشت، 11(3)، 14-1.

محمدی، فائزه و میرزایی، رحمت (1391). بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت علیه زنان (مطالعۀ شهرستان روانسر). مطالعات اجتماعی ایران، 5(4)، 29-1.

محمدی، فائزه و میرزایی، رحمت (1391). بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت علیه زنان (مطالعه شهرستان روانسر). مجله مطالعات اجتماعی ایران، 6(1)، 129-101.

ملک افضلی، حسین؛ مهدی زاده، مرتضی؛ زمانی، احمدرضا و فرج زادگان، زیبا (1383). بررسی انواع خشونت خانوادگی نزد زنان در شهر اصفهان، 1382. مجله علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی. 14(2)، 67-63.

میرزایی، رحمت (1393). بررسی وضعیت خشونت خانگی در زنان مراجعه کننده به مراکز قضایی شهرستان پاوه. پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، 1(2)، 61-95.

نریمانی، محمد و آقا محمدیان، حمیدرضا (1384). بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانواده های ساکن در شهر اردبیل. فصلنامه اصول بهداشت روانی، 7(27-28) 113-107.

نیازی، محسن (1396). فراتحلیل عوامل موثر بر خشونت علیه زنان. پژوهش نامه زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 8(4)، 104-83.

همتی، رضا (1391). عوامل موثر بر خشونت مردان علیه زنان. فصلنامه علمی-پژوهشی رفاه اجتماعی، 3(12)، 46-

ردیف نویسنده اول سال عنوان مکان جامعه نمونه نمونه گیری
1 سیده بتول حسن پورازغدی 1389 خشونت خانگی علیه زنان: مروری بر نظریه‌ها، میزان شیوع و عوامل موثر بر آن مروری مروری مروری مروری
2 فائزه محمدی 1389 بررسی عوامل اجتماعی موثر بر خشونت علیه زنان روانسر زنان متاهل شهر روانسر 200 خوشه ای
3 آرزو شایان 1394 بررسی رابطه همسرآزاری و سلامت روانی در زنان دچار خشونت خانگی ارجاع شده به پزشکی قانونی شهر شیراز شیراز زنان دچار خشونت خانگی ارجاع شده به پزشکی قانونی 197 در دسترس
4 حسین ملک افضلی 1383 بررسی انواع خشونت خانوادگی نزد زنان در شهر اصفهان، سال 1382 اصفهان زنان مراجعه کننده به انجمن تنظیم خانواده 815 در دسترس
5 محمد نریمانی 1384 بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتب با آن در میان خانواده‌های ساکن در شهر اردبیل اردبیل زنان ساکن در شهر اردبیل 400 خوشه ای چند مرحله ای
6 حجت شیخ بردسیری 1396 بررسی عوامل مرتبط با خشونت خانگی علیه زنان شاغل در بیمارستان های آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1395 اصفهان زنان شاغل در بیمارستان های آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 836 سرشماری
7 مژده کیانی 1392 تجربه زنان از خشونت خانگی: یک مطالعه کیفی اصفهان زنان اصفهانی 10 در دسترس
8 عالیه شکربیگی 1393 فراتحلیل مطالعات انجام شده پیرامون خشونت علیه زنان فراتحلیل فراتحلیل فراتحلیل فراتحلیل
9 اکبر علیوردی نیا 1390 تحلیل اجتماعی خشونت شوهران علیه زنان: مدلی نظری و آزمونی تجربی تهران زنان متاهل ساکن منطقه چهار 400 خوشه ای چند مرحله ای
10 علی اصغر فیروزجائیان 1394 تحلیل جامعه شناختی خشونت مردان علیه زنان بابلسر مردان متاهل بابلسر 384 تصادفی
11 رحمت میرزایی 1394 بررسی وضعیت خشونت خانگی در زنان مراجعه کننده به مراکز قضایی شهرستان پاوه پاوه زنان مراجعه کننده به مراکز قضایی 82 در دسترس
12 نادر آقاخانی 1392 بررسی انواع خشونت شوهران علیه زنان و تاثیر عوامل مختلف در میزان بروز آنها در زنان مراجعه کننده به پزشکی قانونی شهرستان ارومیه در سال 1391-92 ارومیه زنان مراجعه کننده به پزشکی قانونی 296 در دسترس
13 علیرضا محسنی تبریزی 1389 بررسی وضعیت خشونت خانگی در زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی و بهزیستی شهرستان یزد در سال 1389 یزد زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی و بهزیستی 142 در دسترس
14 بتول احمدی 1387 دیدگاه زنان و مردان تهرانی و صاحب نظران درباره خشونت خانگی علیه زنان در ایران: یک پژوهش کیفی تهران زنان، مردان و متخصصان 50 هدفمند
15 محسن نیازی 1396 فراتحلیل عوامل موثر بر خشونت علیه زنان فراتحلیل فراتحلیل فراتحلیل فراتحلیل
16 فیروزه غضنفری 1389 عوامل موثر بر خشونت علیه زنان در استان لرستان لرستان زنان متاهل 383 در دسترس
17 رضا همتی 1391 عوامل موثر بر خشونت مردان علیه زنان تهران زنان متاهل 320 در دسترس
18 کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان 1395 خشونت علیه زنان: عوامل، زمینه‌ها و وضعیت خشونت علیه زنان در افغانستان افغانستان زنان 2621 در دسترس

Women in transition, Regional monitoring Report.UNICEF, 1999.

Health aspects of violence against women. WHO:Geneva, 2001.

AhmadiKhorasani, N. The second gender. Tehran. Tosee publication co. 1379. [Persian]


* email: mailto:alisomaya188@gmail.com

Got a question?
Contact Us

ACKU Opening Hours



Saturday to Wednesday


8:00 AM to 4:30 PM

0
    0
    Your Cart
    Your cart is emptyReturn to Shop