توضیحات
گودی پران هفت رنگ، عنوان مجموعه داستان کوتاه کودکانه است که به کوشش محمدسروررجایی گردآوری و بازنویسی شده است.
رازهای پدرکلان، درخت سیب سرخ، قاصدک ریزهگگ، راز گردنبند، پنج روپیهگی، اگر یک توپ بودم و گودی پران هفت رنگ، هفت داستان زیبایی هستند که توسط نویسندگان خوب ما نوشته شده و با رسمهای جالب و برگ ارایی زیبا در سلسله نشرات کتاب «توانا» نشر شده اند.
سلمان به آسمان سَیل می کرد. گودیپران هفت رنگی را تماشا می کرد که در آسمان آبی و بین ابرها می رقصید. نور خورشید مستقیم به چشمهایش میتابید، اما سلمان دستهای خود را سایهبان چشمهایش کرده بود تا گودی پران را بهتر ببیند. سرانجام گودی پران هفت رنگ آرام آرام پایین آمد و از پیش چشمان سلمان گم شد.
سلمان از شوق گودی پران، چشم هایش را از آسمان گرفت، اما متوجه شد که گردنش مثل چوب خشک شده است و درد میکند. او در حالی که سرش را به چپ و راست میچرخاند تا گردنش کمی نرم شود، فکرش پیش گودی پران هفت رنگ بود و با خود میگفت: حالی دوشنبه است، تا پنجشنبه چیزی نمانده است. آنوقت پدر تنخوایش را از صاحب کارش میگیرد و میتوانم کاغذ رنگی بخرم و گودی پران هفترنگ جور کنم…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.